خانه » ورزان » ورزش ها » کوهنوردی » خرسنگ جنوبی دیده بان دره ی لار
قله ی خرسنگ

خرسنگ جنوبی دیده بان دره ی لار

بار دگر گذارمان به “رودبار قصران” این دیار کوهستانی با روستاهایی که هرکدام زیبایی های جادویی دارند، می افتد. “شمیرانات” با مرکز “فَشَمش” دل هر شیفته ی طبیعت را می رباید و او را گرفتار جلوه گری های خود می کند. هرچند که جای جای این منطقه خوش آب و هوا نیز، از گزند دشمنان طبیعت در امان نمانده است.

از “گردنه ی قوچک” بگذریم به “لشگرک” می رسیم و راه چپ را پیش می گیریم که تابلوی راهنما “فشم” را نشان می دهد. پیچ و خم های جاده که دو سویش را ناهارخوری های بی در و پیکر در بر گرفته اند، پشت سر می گذاریم و از “پل حاجی آباد” که رد شویم، راه بازتر می شود و ما را با چشم اندازهای دلفریبش سرگرم می کند.

نخست به “اوشون” که پایین جاده است و روستای “اَمامه” بالادست جاده و آنگاه “فشم”. از این جا راه دو می شود: راست به “زایگان” می رود و دره ی “لار” و سرانجام به “نوشهر”. راه چپ به “میگون” و “دیزین”.

مقصدمان روستای “آبنیک” است نرسیده به “گرمابدر” که پس از پشت سر گذاشتن “زایگان” و “لالان” دلگشا، می رسیم.

این راه در بهار بسیار دیدنی است و عاشقان کوهستان، سرمست از هوا و نقش و نگار کوه ها با کوله های پر و پیمان در روند و آیند، هستند.

خودرو را در گوشه ای از میدان کوچک ده، می گذاریم. روستا آرام و تقریبا خاموش در خواب ناز تابستانی فرورفته، که ما از میان ده، خوش و خندان می گذریم. باران رگباری صبح پنجشنبه صفایی به همه جا بخشیده. “خوش به حال روزگار!” راهمان از چپ رودخانه می گذرد. پرندگان می خوانند و شاخه های پربار درختان گیلاس و آلبالو با وزش باد به پایکوبی در می آیند.

سی دقیقه زمان می برد تا در دره ی “آبینک”، آنجا که کوه ها به هم نزدیک می شوند و دره تنگ تر، از رود بگذریم؛ آن هم با زحمت و پریدن از روی سنگ ها.

دره ی آبنیک

دره ی آبنیک (عکس از افشین نعمتی)

شوربختانه در سال های نزدیک این باغ های قشنگ را، ویلاها آلوده اند و زخمی گران بر پیکرش زده اند و این راه کنار رود را آسفالت کرده اند و در تصرف خودروها درآورده اند.

راهمان را از راست رود پی می گیریم و از میان گیاهانی که مشام روندگان را می نوازد، می گذریم. پس از پیمودن زمانی در حدود ۲۰ دقیقه راهی باریک در سینه کش کوه نمایان می گردد و جاده ی مالرو، آرام آرام با پیچ و خم بالا می رود. باید مراقب بود تا سر نخوریم و با دقت خود را به گردنه ی کوچک میان دو صخره می رسانیم. اینجا مخزن آب روستاست و آبی سرد و گوارا از لوله بیرون می آید که نوش جان می کنیم.

امروزه این آب را در پایین گردنه آورده اند که جای شکر دارد.

از این جا دره گسترده ی “جانستون” با همه ی سرسبزی اش خود را می نماید. موسیقی گوشنواز بع بع گوسفندان و پارس سگ های گله همه را سرحال می آورد.

می رویم و از پستی بلندی های بالای دره با چشمه های کوچک و بزرگ، خود را به رود پر سر و صدای دره می رسانیم.

اگر کسی قصد صعود به قله های پیرامون را نداشته باشد، می تواند روزش را به شادی در همین جا بگذراند. به هر روی با تراورس و گذر از دامنه ی دره خود را به درون تنگه و غار دستکند “حاجی بیوک” می رسانیم. ساعت ۹:۳۰ است که بساط صبحانه را در زیر طاق صخره های نزدیک رود و با خروش آب می گستریم و ناشتایی را می خوریم.

آنانکه می خواهند به “جانستون” بروند راه چپ را پیش می گیرند که از کنار غار می گذرد و راه راست از میان تنگه و با دست به سنگ شدن به “خرسنگ” می رسد.

از مسیر راست آغاز رفتن می کنیم. راه شیب تندی دارد اما ما خوب پیش می رویم و به دور و برمان می نگریم. هنوز تکه های برفی در گوشه و کنار دیده می شود. طراوت کوهستان و گیاهان خوراکی و دارویی آن خود گواه فراوان آب است. از آخرین چشمه که پونه ی بسیاری در دو سوی آن رسته بودند آب برداشتیم و آرامتر به حرکتمان ادامه می دهیم.

تپه های طول راه را پشت سر می گذاریم و خود را به زیر گردنه ی خرسنگ شمالی می رسانیم. زمانی می آساییم و تن به باد می سپاریم و با خوردن میوه توان دوباره ای می یابیم. پس از زمانی برآسودن دوستان همنورد برمی خیزند و از روی یال صخره ای رو به سوی جنوب به راه ادامه می دهند.

دورنمای گردنه ی خرسنگ جنوبی و شمالی. راه سمت راست به خرسنگ جنوبی می رود

دورنمای گردنه ی خرسنگ جنوبی و شمالی. راه سمت راست به خرسنگ جنوبی می رود.

گاه از روی صخره ها و گاه از زیر و کنار تیغه ها با احتیاط تمامی گام برمی داریم. برف های گوشه و کنار راه رفتن را دشوار می کند و ما همچنان بدون توجه به دره ی زیر پایمان گام برمی داریم تا سرانجام خسته اما با دلی شاد پای بر قله ی خرسنگ می گذاریم که ۳۹۵۰ تا ۴۱۵۰ متر بلندی دارد و در شمال “آبنیک” و “گرمابدر” قرار گرفته است.

گروه کوهنوردی بر روی قله

عبدالرضا سلیمانی (نویسنده)، رضا تربتی، خانم یوسفی و گروه کوهنوردی بر روی قله

 

نخست شکر خداوند می کنیم و درودی برقله و خسته نباشیدی به هم. پس از گرفتن عکس های یادگاری چای و نسکافه ای می خوریم و ۲ ساعت پس از نیمروز آهنگ بازگشت می کنیم.

همنوردان روی قله

همنوردان روی قله (عکس از افشین نعمتی)

بیشتر قله های البرز مرکزی به خصوص خط الراس جنوبی و شمالی خرسنگ و جانستون تا “خلنو” و “دماوند” در دیدرس ما هستند و یکی از دیگری با هیبت تر.

برگشت از تیغه ها وقت بیشتری می خواهد که باید هشیار بود تا کار دست خود ندهیم. از همان مسیری که آمده ایم به صورت مارپیچ به آهستگی پایین می آییم و ناهار را خیلی سبک بالای تنگه کنار زمزمه ی چشمه ها می خوریم و غروب گاهان در اوج شادکامی وارد آبنیک می شویم.

می رویم اما هنوز دل به تو داریم.

 

درباره عبدالرضا سلیمانی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

*

bigtheme